وصیت نامه شهید سید مرتضی شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

... می گویند باید وصیت نامه بنویسید، چه می توان نوشت؟ چه می توان گفت؟ اگر حرفی هست، گفتنی نیست چه رسد به آنجا که حرفی برای گفتن نباشد! آنچه را که ما عمریست گفته و می گوییم دیگران عمل کرده و می کنند پس ما در این میانه جز شرمساری و خجلت و سرافکندگی نصیبی نداریم.

تنها یزی که دلم می خواهد بگویم همانی است که دیگران نوشته اند و مانیز به اقتضای ایشان خواهیم نوشت. حال اینکه چرا هر رفته ای این حدیث را مکرر می کند، سئوالی است که همگان باید از خود بپرسند!

 باری آنچه می خواهم بگویم، سر سپردگی، اطاعت بلاقید و شرط و تبعیت بی چون و چرا از اماممان است. از پیرمان، مرادمان، واسطه فیضمان، سببنا المتصل بین الارض و السماء و ...

یکبار دیگر می گویم همه باید از خود بپرسند چرا همه رفتگان این توصیه را می کردند؟ چرا؟ چرا؟ بگذاریم و بگذریم.

مادر، مادر غم پرورم، تو آنقدر خوبی که مطمئنم حلالم خواهی کرد. گریه هایت آهسته و نهانی باشد. در برابر مردم همچون کوه باش. محکم و پابرجا، زینب(س) نیز چنین بوده است!

از حضرت مستطاب والد نیز بسیار شرمنده ام و طلب حلالیت می نمایم و از همگان نیز. ما را از دعای خیر فراموش مفرمائید بخصوص در شبهای جمعه. 

گرانباریم اما امیدوار، شرمنده و گناهکاریم و روسیاهیم اما مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را داریم و فاطمه سلام الله علیها را که جانم فدایش باد.

والسلام علینا و علی عباد الله الصالحین.

 

چهارشنبه 65.10.3  - آبادان

سید مرتضی شفیعی

گردان جعفر طیار(ع)- گروهان اخلاص

+ نوشته شـــده در 21 / 11 / 1390برچسب:,ساعــت20:27 تــوسط بیسیم چی |